نور الله 3

کودکان در پناه قرآن و اهل بیت علیهم السلام

نور الله 3

کودکان در پناه قرآن و اهل بیت علیهم السلام

نور الله 3

این وبلاگ برای همه ی بچه های خوب دنیاست و همینطور برای مربیان قرآن و پرورشی و هر کسی که دوست داره در محبوب کردن خدا ، قرآن ، پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل بیت علیهم السلام توی قلب بچه ها سهمی داشته باشه
استفاده از مطالب وبلاگ نورالله 3 با ذکر منبع و یه صلوات بلامانع است
این وبلاگ در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت گردیده است

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

آدم علیه السلام

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۱۴ ق.ظ

آدم
واذ قال ربک للملائکة انى جاعل فى الارض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک ... 
او، گوهرى پنهان و گنجى ناشناخته بود. آفریدگان فراوانى همانند فرشتگان و جنیان بودند ولى آنگونه که باید و شاید، توان شناخت او را نداشتند و در حد معینى متوقف و داراى سطح معرفت محدودى بودند.
او، میخواست شناخته شود و کسانى باشند که داراى قدرت فراوان در راه کسب معرفت و طى مدارج شناخت باشند.
چنین پدیده اى ، چیزى جز انسان نمیتوانست باشد. انسانى با روح جستجوگر و عقل پر توان که قدم بقدم در راه شناخت و معرفت آفریدگار بزرگ خود گام بردارد و هیچگاه از تلاش در این راه ، احساس خستگى و درماندگى نکند.
انسانى با پیکر خاکیان و روح افلاکیان .
انسانى با روح نامحدود و قدرت پیشرفت بى نهایت .
انسانى پاى در کره خاک و سر بر بلنداى افلاک .
آرى خداوند متعال براى اینکه شناخته شود، اراده فرمود انسان را بیافریند و گل سر سبد موجودات را ایجاد فرماید.
انسانى که خلیفة الله شود و نماینده عظمت پروردگار و نشان دهنده قدرت بى کران آفریدگار جهان باشد.
این پدیده شگرف ، با مشخصات ویژه اى که خداوند اراده فرموده بود، نیاز به مکانى مناسب و شرایطى مساعد داشت .
میهمانسرائى لازم بود که امکان پذیرائى از این میهمان گرامى را از هر جهت در خود، داشته باشد.
کره زمین براى پذیرائى و مهماندارى آفریده شد.




خداوند متعال کره زمین را در دو روز(22) و امکانات زندگى آنرا در دو روز و آسمانهاى رفیع را در دو روز و جمعا در شش روز ایجاد فرمود(23):
اینک مهمانسراى عظیم با هواى مطبوع ، آبهاى گوارا، درختها و جنگلها، معادن و ذخائر فراوان و از سوى دیگر با نور حیات بخش خورشید و ماه و میلیو نها شرایط دیگر براى پذیرایى از این میهمان آماده و مقدمات آفرینش ‍ انسان کاملا فراهم بود.
در روى زمین تنها جاى انسان خالى بود تا در نقاط دور و نزدیک آن سیر و سیاحت بپردازد، از مناظر طبیعى و زیباى آن لذت ببرد و به آباد کردن زمین همت گمارد.
عقل و فکر خود را بکار گیرد. ابزار لازم براى پیشرفت و ترقى خود بسازد. در اعماق دریاها و اوج آسمانها جستجو کند و آیات حیرت آور خداوند را ببیند و لحظه به لحظه ، بیش از پیش آفریدگار توانا و حکیم را بشناسد و به تسبیح و تقدیس او زبان بگشاید و به فرمانبردارى او کمر ببندد.
فرشتگان بر اساس وظایفى که براى هر یک تعیین شده بود، به عبادت و اطاعت او امر الهى اشتغال داشتند و از اراده خداوند درباره خلقت انسان بى اطلاع بودند.
خداوند آنانرا از اراده خویش آگاه ساخت و بآنان فرمود: بزودى در زمین خلیفه و جانشینى قرار خواهم داد و بشرى از خاک مخصوص ایجاد خواهم کرد. وقتى آفرینش او انجام یافت و من از روح خود در پیکر خاکى او دمیدم ، همگى در برابرش سجده کنید(24)
این خبر فرشتگان را در بهت و حیرت فرو برد و چون از حکمت اراده خداوند آگاه نبودند، احتمالا پرسشهایى در ذهن آنها مطرح شد که سبب نگرانى عمیق آنها گردید:
آیا از ما تقصیرى سر زده و در انجام وظائف عبودیت کوتاهى کرده ایم که خداوند بآفرینش انسان ، اراده فرموده است .
آیا بشر پس از استقرار خود در زمین ، بر سر مالکیت آن و بهره مند شدن از سرمایه هاى گوناگون آن ، اختلاف و درگیرى پیدا نخواهد کرد؟
آیا به دنبال اختلاف ، خون یکدیگر را نخواهند ریخت و زمین را میدان جنگ و فساد نخواهند کرد؟
آیا و آیا...
براى روشن شدن اذهان خود، روى به درگاه خدا آوردند و عرضه داشتند: خداوندا آیا در روى زمین بشرى را جانشین میسازى که فساد برپا کند و دست به کشتار و خون ریزى بزند؟
خداوندا ما فرشتگان ، کمر خدمت بسته ایم و همواره به تسبیح و تقدیس تو مشغولیم ، چه نیازى به آفرینش بشر احساس مى شود؟
پاسخ پروردگار کوتاه و عمیق و در عین حال قانع کننده بود:
((من میدانم آنچه شما نمیدانید)). در آفرینش بشر حکمتهائى نهفته است که شما از پى بردن به آن ، ناتوانید.
اراده خداوند تحقق یافت و پیکر آدم ، از گل مخصوصى خلق شد، اما هنوز روح در آن دمیده نشده بود.
فرشتگان با بهت و حیرت از آن بازدید مى کردند و از ساختمان جالب و بى سابقه آن ، دچار اعجاب میشدند و در انتظار دمیدن حیات در آن بودند.




لحظه حساس و تعین فرا رسید. نسیم حیات وزید و از روح الهى در آن پیکر خاکى دمیده شد.
آدم به جنب وجوش در آمد و خیل فرشتگان ، طبق فرمان خداوند متعال در برابر خلیفة الله به سجده افتادند.
همه درحال سجده بودند و تنها یک نفر، که در صف فرشتگان جاى داشت ولى عنصرش ، عنصرى دیگر و از نژاد جن بود، سجده نکرد:ابلیس (25).
ابلیس که سابقه عبادت چندین هزار ساله داشت و مورد احترام فرشتگان بود، از فرمان خداوند سرپیچى کرده و از سجده کردن ، امتناع نموده بود.
مخالفت بافرمان خداوند، امر ساده و کوچکى نبود. او بخاطر این سرکشى ، استحاق هرگونه عقوبتى داشت ، ولى خداوند در مجازاتش ، قبل از محاکمه و روشن شدن علت ، تعجیل نفرمود تا براى بندگان نیز درسى باشد و گناهکاران را قبل از بررسى علت یا علل گناه ، مجازات نکنند.
شاید امر خداوند را نشنیده باشد یا در آن لحظه مانعى فراراهش وجود داشته که او را از انجام سجده باز داشته است .
خطاب رسید: اى ابلیس ! چرا دستور را اطاعت نکردى و در برابر آدم همانند سایر فرشتگان به سجده نیفتادى ؟ (26)
جوابى که ابلیس داد، روشن ساخت که جز تکبر و خودبینى ، دلیل دیگرى در دست ندارد.
گفت : خداوندا! من هرگز در برابر موجودى که از خاک تیره آفریده اى سجده نخواهم کرد. خلقت من از عنصر آتش است . آتشى که گرم و نورانى و حرارت بخش است ولى خلقت آدم از خاک است . خاک سرد و تیره و خاموش(27).
خطاب رسید: از صف فرشتگان و بندگان مطیع من ، خارج شو که تو دیگر شایستگى حضور در این مکان را ندارى و بدان که تا روز قیامت ، مشمول لعنت من خواهى بود(28).
شیطان اگر در این هنگام که متوجه خطاى خود و کیفر شدید آن شد، لب به عذر خواهى و توبه گشوده بود، احتمالا مورد عفو قرار میگرفت و خداوند منان که عذرپذیر و داراى رحمت واسعه است ، از گناهانش میگذشت و او را مى بخشید ولى شیطان راه عناد و لجاجت را پیش گرفت و در نتیجه ، لعنت و نفرین خداوند و فرشتگان و بندگان او تا روز رستاخیز گریبانگیرش ‍ گردید.
در آن حال شیطان مزد عبادتهاى چندین هزار ساله خود را مطالبه کرد و از خداوند در خواست کرد که در مقابل عباداتش ، او را عمر طولانى ، باندازه عمر جهان عطا کند و او را تا روز قیامت زنده نگه دارد(29).
عمر طولانى خوب است ولى براى کسى که آنرا در راه خیر و سعادت خویش بکار گیرد و از آن سرمایه گرانبها عاقلانه و درست استفاده کند اما براى افراد منحرف و گناهکار، عمر طولانى جز افزایش بدبختى حاصلى ندارد، زیرا یک فرد منحرف هر چه بیشتر زنده بماند پرونده اعمالش سیاه تر و بر میزان گناهانش افزوده خواهد شد.
شیطان عمر طولانى را براى جبران لغزش و خطاى خود نمى خواست ، بلکه در تدارک سرکشى و طغیان دامنه دارترى بود.
او میخواست از آدم و فرزندانش که بخیال خام او، سبب بدبختى و اخراج او شده بودند، انتقام بگیرد و آنانرا نیز با وسوسه و فریب ، همراه خود، به سیه روزى و تباهى بکشاند.
خداوند با درخواست او موافقت فرمود و به او وعده داد که تا روز معین و احتمالا تا روزى که زمین بهد بندگان صالح خداوند واگذار شود و از لوث ناپاکى و ناپاکان پاک گردد و قبل از برپایى محشر، زنده بماند(30).
فرصت گرانبهائى به شیطان داده شد ولى او از این مهلت طولانى و فرصت پر ارزش ، سوء استفاده کرد و با خداوند اعلام جنگ داد و گفت :
خداوندا، در مقابل این کیفرى که متوجه من ساختى ، بر سر راه بندگانت خواهم نشست ، از هر طرف آنانرا مورد حمله قرار خواهم داد.
زندگانى ناپایدار دنیا را در چشم آنان زیبا و دوست داشتنى جلوه گر خواهم کرد و همه را جز بندگان مخلص تو را که مرا در حریم زندگانى آنان راهى نیست - به گمراهى خواهم کشانید و خواهى دید که بیشتر بندگانت ، راه ترا رها خواهند کرد و در دام من گرفتار خواهند گشت (31)
پاسخ پروردگار قاطع و روشن بود. در جواب تهدید شیطان فرمود:
راه من ، راه راست و روشن است ، هیچگونه ابهام و تاریکى در آن وجود ندارد و تو هیجگونه تسلطى بر بندگان من ندارى مگر آنانکه با میل و رغبت ، طوق بندگى تو را بر گردن و راه پر پیچ و خم تو را بر صراط مستقیم من ترجیح دهند که عذاب دوزخ آماده است و جایگاه تو و پیروانت در آن خواهد بود.
اینک زمان آن رسیده بود که فرشتگان بمقام والاى آدم پى برده و حکمت آفرینش او را درک کنند.
خداوند متعال نامهاى فرشتگان و دیگر موجودات کوچک و بزرگ جهان هستى از ذره تا کره و از اتم تا ستاره را به آدم آموخت و حافظه نیرومند او را سرشار از دانستنى هاى گوناگون عالم خلقت فرمود.
سپس آنهمه موجودات را در مقابل فرشتگان قرار داد و فرمود: اینک شما نام این موجودات و خصوصیات و اسرار آنها را براى من بازگو کنید.
فرشتگان که داراى چنین قدرتى نبودند و از نظر علمى ، سرمایه و اندوخته اى نداشتند، از پاسخ عاجز ماندند و. گفتند: خداوندا، ما جز آنچه تو به ما آموختى چیزى نمیدانیم و تنها توئى که بر همه چیز عالم و از همه اسرار آگاهى و کارهایت بر اساس حکمت است .
آنگاه نوبت به آزمایش آدم رسید و خداوند به آدم دستور داد که نام فرشتگان و دیگر موجودات عالم را براى فرشتگان بگوید.
آدم لب به سخن گشود و از آنچه خداوند به او آموخته بود، فرشتگان را آگاه کرد. در آن حال از جانب خداوند ندا آمد: اى فرشتگان مگر من پیش از این به شما نگفتم که من از غیب آسمان و زمین آگاهم و مسائل مرئى و نامرئى شما را میدانم ؟!
فرشتگان در برابر آنهمه استعداد و لیاقت و آن سرمایه عظیم علمى که آدم از خود نشان داد، سر تعظیم و تسلیم فرود آوردند و راز آفرینش انسان ، این گل سر سبد جهان هستى ، این خلیفة الله بر آنها آشکار شد و دانستند که خداوند حکیم بنا به مصالحى که تنها او میداند و بس ، انسان را آفریده است .
شیطان رانده و مطرود شد و از آن جایگاه رفیع اخراج گردید و آدم تنها ماند. تنهایى وحشت آور و خسته کننده . او نیاز به همنشین و همدم داشت . همدمى که او را از غربت و تنهایى برهاند و یار و یاور او در پیمودن راه زندگى باشد.
خواب او را ربود و ساعتى را در عالم خواب و بى خبرى بر او گذشت و در همان ساعات ، خداوند متعال از باقیمانده گل آدم ، حوا را آفرید تا همدم و مونس او باشد.
وقتى آدم از خواب بیدار شد حوا را دید که در کنارش نشسته و چشم به او دوخته است .
حیرت زده پرسید: تو کیستى ؟ گفت : من زنى هستم که خداوند مرا براى همسرى تو آفریده است که از تنهایى نجات یابى و انیس و مونس تو باشم .
برق شادى در چشمان آدم جهید، زیرا در آن شرایط، چیزى براى او دلپذیرتر و شادى بخشتر از داشتن همنشینى مناسب و همسرى شایسته نبود.
در آن حال خطاب رسید: اى آدم مایلى با تعهد مهریه اى که من تعیین مى کنم با حوا ازدواج کنى ؟
آدم پذیرفت و ازدواج آنها انجام گرفت و آرامش خاطرى که خداوند براى همسران در کنار یکدیگر مقدر فرموده ، براى آدم فراهم گشت و ترس و اضطراب و نگرانى از قلبش رخت بربست و احساس آرامش نمود خداوند نعمت و احسان خود را بر آدم ، به حد کمال رسانید و به او فرمود: اى آدم اینک بهشت (32)با تمام نعمتهایش ، با نهرهاى جارى و آبهاى روانش ، با میوه هاى گوناگون و رنگارنگش و خوراکى هاى لذیذ و بى مانندش در اختیار شما است . همراه با همسرت در آن مسکن گزینید و از همه امکانات آن استفاده کنید ولى به این درخت نزدیک نشوید و هشیار باشید که شیطان دشمن قسم خورده شما است . مبادا شما را فریب دهد و وادار به سرپیچى از فرمان من کند که در نتیجه به بدبختى خواهید افتاد.(33)



هنوز زمان زیادى نگذشته بود و این زوج خوشبخت ، بهره چندانى از بهشت و نعمتهاى آن نبرده بودند که وسوسه هاى دشمن حیله گر آغاز گردید.
شیطان که بیمارى تکبر و خود برزگ بینى او را از مقامى رفیع به اعماق هولناک دره سقوط و بدبختى کشانیده بود، اینک در اثر دیدن خوشبختى آدم و حوا، دچار بیمارى خطرناک حسد هم شده و دیدن زندگانى سعادتمند آن دو، آتشى در درونش شعله ور ساخته بود، آماده شد که آنها را نیز از سعادت و خوشبختى محروم سازد.
بدین جهت با چهره دوستانه و خیرخواهانه نزد آدم و حوا آمد و آنها را به خوردن میوه درختى که از آن نهى شده بودند، دعوت کرد.
آدم و حوا با توجه به نهى خداوند، سخن او را نپذیرفتند، و لب به آن میوه ممنوعه نزدند، ولى شیطان دست بردار نبود، دیگر باز آمد و سخنش را با لحنى دلسوزانه مطرح کرد. باز هم موثر واقع نشد براى آنها قسم یاد کرد که من خیر خواه شما هستم و از این پیشنهاد جز سعادت شما چیزى نمى خواهم .
خداوند شما را از خوردن میوه این درخت نهى کرده ، زیرا اگر از آن بخورید، همانند فرشتگان خواهید شد و عمرى جاودانه و بى پایان خواهید یافت .(34)
اینجا شیطان ، مطلبى را مطرح کرد که براى آدم و حوا فوق العاده مهم بود، خلود و ابدیت .
علاقه به جاودانگى جز ذات همه انسانهاست و هر انسانى علاقه دارد نابود نشود و از عمر جاودانه بهره مند گردد. آدم و حوا نیز از این قاعده کلى مستثنى نبودند. لذا وقتى شیطان گفت اگر از میوه این درخت بخورید، جاودانه خواهید شد، بر روى نقطه ضعف آنها انگشت گذاشت و محکم ترین ضربه را بر اراده آنها فرود آورد و آنچه نباید، اتفاق افتاد.
آدم و حوا از میوه درختى که حق خوردن آنرا نداشتند و در نتیجه لباسهاى بهشتى از بدنشان فرو افتاد و برهنه و عریان ، و بدون تردید در مقابل لبخندهاى استهزاءآمیز و پیروزمندانه شیطان ، مات و سرگردان بجاى ماندند.
باز هم سرپیچى و نافرمانى ولى این بار نه از جانب شیطان ، که از سوى آدم و حوا، و باز هم بررسى و محاکمه براى روشن شدن علت سرپیچى و گناه .
خطاب رسید: مگر من شما را از نزدیک شدن به آن درخت منع نکرده بودم ؟ مگر به شما هشدار نداده بودم که شیطان دشمن شما است ؟ چرا از دستور من سرپیچى کردید و از راه خلاف رفتید.
آدم و حوا در دریاى پشیمانى غوطه ور بودند، لب به عذر خواهى گشودند و از اشتباه خود، با لحنى خاضعانه ، درخواست عفو و بخشش کردند.
تفاوت آدم و شیطان در اینجا بخوبى آشکار است . شیطان گناه میکند و از گناه خود دفاع ولى آدم اگر مرتکب اشتباهى شود، راه لجاجت را نمى پیماید بلکه درصدد جبران لغزش خود برمى آید و آدم و حوا همین کار را کردند و عرضعه داشتند:
پروردگادا، ما به خود ستم کردیم و فریب شیطان را خوردیم و اینک چشم امید به عفو و کرم بى منتهاى تو داریم .
خداوندا، اگر تو ما را نبخشائى و از لغزش ما نگذرى ، در زمره زیانکاران خواهیم بود.
گناه آدم و حوا در حقیقت ترک اولى بود، زیرا نهى خداوند، نهى ارشادى بود، نه نهى تکلیفى ، ولى شایسته بود که آنها این کار کوچک را نیز مرتکب نمیشدند.



به هر حال عذر خواهى صادقانه آدم و حوا مورد قبول درگاه پروردگار بزرگ قرار گرفت و دیگر باره آنها مشمول عنایات خداوند منان شدند.

خلقت آدم و حوا از آغاز، براى زندگى در زمین بود، نه زندگى در بهشت .
اراده خداوند آن بود که آدم خلیفه روى زمین باشد و توقف کوتاه او در آن باغ مصفا (بهشت ) به منظور آناده شدن براى زندگانى آینده بود.
آدم و فرزندانش و نسلهاى آینده اش باید در روى زمین تلاش کنند. برکات الهى را استخراج نمایند. سرمایه هاى جسمى و فکرى خود را به کار گیرند. از هوش خداداده و عقل تواناى خود بهره گیرند و خلاصه زمین را آباد کنند.
بدین جهت پس از قبول توبه آدم و حوا، بآنان دستور داده شد در روى زمین مسکن گزینند و گوش بفرمان خداوند که بوسیله پیامبران و فرستادگان او ابلاغ خواهد شد، داشته باشند.
به آنان یادآورى شد که دشمنى شیطان نسبت به انسانها ادامه خواهد یافت و آنان باید همواره هشیار باشند و از خطرات شیطان خود را حفظ کنند.
آنان که فرمانبردار خداوند باشند، از سعادت دو جهان بهره مند و کسانى که مطیع شیطان باشند و از راه سرپیچى و گناه را در پیشه گیرند، مجازات سخت خداوند گریبانگیرشان خواهد شد.


منبع : دوره کامل قصه هاى قرآن از آغاز خلقت تا رحلت خاتم انبیاء(ع ) بقلم : سید محمد صوفى

نظرات  (۵)

  • ازدیار خراسان
  • عرض سلام وادب و احترام
    پاسخ:
    علیکم السلام و رحمه الله
  • ازدیار خراسان
  • ایام فاطمیه و شهادت بی بی فاطمه بر شما و همه ی دوستداران اهلبیت تسلیت باد.
    پاسخ:
    ایام حزن و ماتم اهل بیت علیهم السلام بر شما تسلیت و تعزیت باد
  • ازدیار خراسان
  • سلام و عرض ادب
    میلاد اما جواد علیه السلام بر شما مبارک
    پاسخ:

    با عرض سلام

    سپاسگزارم و برشما هم مبارک

  • ازدیار خراسان
  • سلام
    غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب امامت و ولایت امام موسی کاظم بر شما بزرگوار و تمامی آزادگان جهان تسلیت باد
  • ازدیار خراسان
  • سلام و عرض ادب و احترام
    میلاد کریم سبز پوش آل فاطمه س ،غریب شهر پیامبر امام حسن مجتبی علیه السلام بر شما بزرگوار تهنیت باد.
    روزه داران به رهش جان ودل ایثار کنید
    امشب از جام تولای وی افطار کنید
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام علیکم
    عید بر شما هم مبارک
    طاعاتتون قبول درگاه خداوند
    محتاجم به دعا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی